- کلاته بالا (کَ تِ)
دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند ومحلی کوهستانی و گرمسیر است. سکنه 155 تن. آب آن ازقنات و محصول آنجا غلات، شلغم، چغندر و شغل مردم زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
معنی کلاته بالا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(کَ تِ بُ بُ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان چناران بخش حومه شهرستان مشهد. محلی جلگه و معتدل است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(کَ تِ قِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد. محلی جلگه و معتدل است. و 132 تن سکنه دارد. آب آنجا از رودخانه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(کَ تِ سَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان سبزوار. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(کُ یِ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان کاکاوند است که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است و 360 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
پست قد و آنکه قد و بالای وی دراز نباشد، (ناظم الاطباء)، کوته بالا، کوتاه قد، قصیر، (فرهنگ فارسی معین)، کوتاه قامت، قصیرالقامه، کوتوله، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، و رجوع به کوته بالا شود
(کَ تِ مُلْ لا)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان شاخنات است که در بخش درمیان شهرستان بیرجند واقع است و 256 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(کَ تِ بَ بَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان بام از بخش صفی آباد شهرستان سبزوار. محلی کوهستانی و سردسیر است. سکنه 239 تن. آب آنجا از قنات و چشمه. محصول آن غلات،، بنشن، باغات میوه جات، شغل مردم زراعت و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(کَ تِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند. محلی جلگه و گرمسیر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(کَ تِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند. محلی کوهستانی و معتدل است. سکنه 981 تن. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات، زغفران و شغل مردم زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(کَ تِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند. کوهستانی و معتدل است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(کَ تِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند. محلی کوهستانی و معتدل است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(کَ تِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان پیچرانلو از بخش باجگیران شهرستان قوچان. محلی کوهستانی و سردسیر است و سکنه 251تن. آب آنجا از چشمه و محصول آن غلات و شغل مردم زراعت و هیزم کنی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
